آیا همیشه بهترین راه این است که یک سرمایهگذار بهتنهایی بار مالی و ریسک یک پروژه را به دوش بکشد؟ بسیاری از کسبوکارها در عمل نشان دادهاند که پاسخ منفی است. در شرایطی که حجم سرمایهگذاری بالاست یا تخصصهای متنوعی لازم است، هم سرمایهگذاری راهکاری هوشمندانه محسوب میشود.
در این مدل، چند سرمایهگذار منابع مالی، شبکه ارتباطی و دانش تخصصی خود را در کنار هم قرار میدهند تا ضمن کاهش ریسک، شانس موفقیت پروژه نیز افزایش یابد. بههمینخاطر است که هم سرمایهگذاری به یکی از پرکاربردترین روشها در اکوسیستم استارتاپی و حتی در پروژههای صنعتی بزرگ تبدیل شده است.

هم سرمایه گذاری یا سرمایهگذاری مشترک چیست؟
هم سرمایهگذاری مدلی از همکاری مالی است که در آن دو یا چند سرمایهگذار منابع خود را برای پشتیبانی از یک پروژه یا شرکت تجمیع میکنند. برخلاف سرمایهگذاری فردی که یک سرمایهگذار بهتنهایی تصمیمگیری و تأمین منابع را بر عهده دارد، در هم سرمایهگذاری ریسک و بازده میان طرفین تقسیم میشود.
این روش در بسیاری از حوزهها از جمله استارتاپها، پروژههای فناورانه و حتی صنایع سنتی به کار گرفته میشود و به سرمایهگذاران اجازه میدهد بدون نیاز به تأمین کل سرمایه، در طرحهای بزرگ مشارکت کنند. به همین دلیل، هم سرمایهگذاری معمولاً در کنار مدلهایی مانند سرمایهگذاری خطرپذیر دیده میشود، چون هر دو به دنبال تسهیل رشد و توسعه کسبوکارهای نوآور هستند.

مزایای هم سرمایهگذاری
مدل هم سرمایهگذاری به سرمایهگذاران این امکان را میدهد که بدون پذیرش تمام بار مالی، در پروژههای ارزشمند حضور داشته باشند. برخی مزایای مهم آن عبارتاند از:
- کاهش ریسک: سرمایه و ریسک میان چند طرف تقسیم میشود و فشار مالی بر یک سرمایهگذار وارد نمیشود.
- ترکیب منابع و تخصصها: هر شریک علاوه بر پول، تجربه مدیریتی، دانش فنی یا شبکه ارتباطی خود را نیز به پروژه وارد میکند.
- امکان مشارکت در طرحهای بزرگ: سرمایهگذاران کوچکتر با کمک این مدل میتوانند در پروژههایی حضور یابند که بهتنهایی توان ورود به آنها را ندارند.
- اعتبار بیشتر در بازار: همراهی چند سرمایهگذار معتبر، اعتماد کارآفرینان و سایر ذینفعان را افزایش میدهد.
در عمل، این مدل از نظر ماهیت با سازوکارهایی مانند تامین مالی جمعی شباهت دارد، اما تفاوت اصلی در تعداد محدود سرمایهگذاران و حجم بالاتر سرمایهگذاری است.
معایب سرمایهگذاری مشترک
با وجود مزایای قابل توجه، هم سرمایهگذاری همیشه بدون چالش نیست. برخی از مهمترین معایب آن عبارتاند از:
- تضاد منافع میان شرکا: اختلاف نظر در اهداف یا شیوه مدیریت میتواند روند پروژه را کند کند.
- پیچیدگی در تصمیمگیری: هرچه تعداد سرمایهگذاران بیشتر باشد، هماهنگی و رسیدن به اجماع دشوارتر میشود.
- تقسیم سود و زیان: اگر سازوکار توزیع سود یا جبران زیان بهروشنی در قرارداد مشخص نشود، زمینه اختلاف و بیاعتمادی ایجاد میشود.
- احتمال کاهش استقلال: برخی سرمایهگذاران ممکن است احساس کنند اختیار عملشان در پروژه محدود شده است.

تفاوت همسرمایهگذاری با ادغام و تملک
همسرمایهگذاری مدلی است که در آن چند سرمایهگذار برای اجرای یک پروژه یا حمایت از یک کسبوکار در کنار هم قرار میگیرند، بیآنکه شخصیت حقوقی یا مالکیت جدیدی شکل بگیرد. در این روش، هر طرف همچنان استقلال خود را حفظ میکند و همکاری معمولاً محدود به یک بازه زمانی یا هدف مشخص است. در مقابل، ادغام و تملک (M&A) به معنای ترکیب کامل یا انتقال مالکیت شرکتهاست؛ تغییری ساختاری و بلندمدت که در نهایت موجودیت مستقل یکی از طرفین را از بین میبرد. بنابراین اگر همسرمایهگذاری را نوعی همکاری انعطافپذیر و موقت بدانیم، ادغام و تملک اقدامی بنیادین و استراتژیک است که با هدف افزایش سهم بازار، حذف رقبا یا ایجاد یک موجودیت قدرتمندتر انجام میشود.
استراتژی خروج در سرمایهگذاری مشترک چگونه است؟
سرمایهگذاری مشترک هم مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر، در نهایت به نقطهای میرسد که ادامه آن ممکن نیست یا صرفه اقتصادی خود را از دست میدهد. برای جلوگیری از اختلاف و بهرهمندی کامل شرکا از دستاوردهای همکاری، باید استراتژی خروج از همان ابتدا در مذاکرات و قرارداد پیشبینی شود. این استراتژی مشخص میکند که در چه شرایطی و به چه شیوهای سرمایهگذاران میتوانند از مشارکت خارج شوند و سهم خود را دریافت کنند.
نبود چنین توافقی معمولاً زمینهساز اختلاف بر سر تقسیم منافع و داراییها و حتی بروز دعاوی حقوقی خواهد بود. به همین دلیل توصیه میشود شرایط پایان همکاری بهروشنی در قرارداد ذکر شود؛ از جمله الزام به اطلاع قبلی برای خروج، اعطای اولویت خرید سهم شریک خارجشونده به دیگران یا تعیین محدودیت برای خروج شرکتی که بار مالی زیادی بر عهده داشته است.
جمعبندی
هم سرمایه گذاری یکی از مدلهای نوین در دنیای مالی است که به سرمایهگذاران اجازه میدهد با تقسیم منابع و ریسک، در پروژههای بزرگتر حضور داشته باشند. این شیوه علاوه بر مزایایی چون کاهش ریسک، تجمیع سرمایه و افزایش اعتبار بازار، چالشهایی نظیر تضاد منافع یا پیچیدگی در تصمیمگیری را نیز به همراه دارد. به همین دلیل موفقیت در چنین همکاریهایی تنها زمانی تضمین میشود که از همان ابتدا قرارداد شفاف، استراتژی خروج مشخص و چارچوب همکاری دقیق میان طرفین تدوین شود.
از سوی دیگر، تمایز این مدل با روشهایی مانند ادغام و تملک اهمیت دارد؛ چراکه در همسرمایهگذاری طرفین استقلال حقوقی خود را حفظ میکنند، در حالی که در ادغام این استقلال از میان میرود. در نهایت، پیش از ورود به چنین همکاریهایی، استفاده از خدمات تخصصی مانند مشاوره سرمایهگذاری میتواند ریسکها را کاهش دهد و مسیر تصمیمگیری را برای سرمایهگذاران روشنتر کند.