امروزه ایدههای نوآورانه و پروژههای خلاقانه فراوانند، اما بسیاری از آنها به دلیل یک مانع بزرگ و همیشگی، یعنی کمبود سرمایه، هرگز به مرحله اجرا نمیرسند. کارآفرینان و صاحبان کسبوکارهای نوپا اغلب با درهای بسته بانکها و فرآیندهای پیچیده سرمایهگذاران سنتی مواجه میشوند. اما ظهور اینترنت و فناوریهای دیجیتال، راهکاری دموکراتیک و قدرتمند را برای این چالش فراهم کرده است. پاسخ به این نیاز در یک عبارت خلاصه میشود: کرادفاندینگ (Crowdfunding). اما سکوی تامین مالی جمعی چیست و چگونه این فرآیند را ممکن میسازد؟ این مقاله به صورت جامع به بررسی این پلتفرمهای نوین، تاریخچه، انواع و مزایا و معایب آنها میپردازد.

منظور از سکوی تامین مالی جمعی چیست؟
سکوی تامین مالی جمعی یا پلتفرم کرادفاندینگ، یک بازار آنلاین است که به عنوان یک واسطه، دو گروه را به هم متصل میکند: از یک سو، کارآفرینان، هنرمندان، و صاحبان ایدههایی که به دنبال جذب سرمایه برای پروژههای خود بوده و از سوی دیگر، عموم مردم که علاقهمند به حمایت مالی از این پروژهها و مشارکت در موفقیت آنها هستند.
به زبان سادهتر، این پلتفرمها به یک کارآفرین اجازه میدهند تا به جای مراجعه به یک یا چند سرمایهگذار بزرگ، پروژه خود را به تعداد بسیار زیادی از افراد معرفی کرده و از هر کدام از آنها، مبلغ کوچکی سرمایه جذب کند. جمع شدن همین مبالغ کوچک از افراد بسیار، در نهایت سرمایه مورد نیاز پروژه را تامین میکند. این قدرت «جمع» است که مفهوم تامین مالی جمعی را شکل داده و این سکوها، ابزار تحقق آن هستند.
تاریخچه سکوی تامین مالی
اگرچه مفهوم جمعآوری پول از مردم برای یک هدف مشترک، قدمتی طولانی دارد (به عنوان مثال، کمکهای مردمی برای ساخت پایه مجسمه آزادی در نیویورک)، اما شکل نوین و آنلاین آن در اوایل قرن بیست و یکم متولد شد. پلتفرمهایی مانند ArtistShare در سال ۲۰۰۳ به هنرمندان امکان دادند تا مستقیما از طرفداران خود برای تولید آلبومهای موسیقی سرمایه جذب کنند. با این حال، با ظهور پلتفرمهایی مانند Indiegogo در سال ۲۰۰۸ و Kickstarter در سال ۲۰۰۹، این پدیده به صورت جهانی فراگیر شد و از دنیای هنر فراتر رفت. با این فراگیری، حوزههایی چون فناوری، بازیهای ویدیویی، فیلمسازی و کسبوکارهای نوپا را نیز در بر گرفت.

انواع سیستمهای تامین مالی جمعی
پلتفرمهای کرادفاندینگ بر اساس مدلی که برای جذب سرمایه و پاداش به حامیان ارائه میدهند، به چند دسته اصلی تقسیم میشوند:
تامین مالی مبتنی بر اهدا
در این مدل، حامیان مالی بدون انتظار هیچگونه بازگشت مالی یا پاداش مادی، پول اهدا میکنند. این روش بیشتر برای پروژههای خیریه، کمپینهای اجتماعی، هزینههای درمانی یا حمایت از اهداف غیرانتفاعی به کار میرود.
تامین مالی مبتنی بر سهام
این مدل، یک شکل واقعی از سرمایهگذاری است. حامیان در ازای پولی که پرداخت میکنند، بخشی از سهام شرکت یا استارتاپ را دریافت خواهند کرد. آنها با این کار در سود و زیان آینده شرکت شریک میشوند. این روش به خصوص برای استارتاپهای با پتانسیل رشد بالا جذاب است و به دلیل ماهیت سرمایهگذاری، معمولا تحت نظارت نهادهای مالی فعالیت میکند. در ایران نیز پلتفرمهای دارای مجوز از طریق تامین مالی جمعی فرابورس این امکان را فراهم کردهاند.
تامین مالی مبتنی بر قرض (وام)
این سیستم که به آن وامدهی فرد به فرد نیز گفته میشود، به افراد امکان میدهد تا به یک پروژه یا یک فرد دیگر وام دهند و در آینده، اصل پول خود را به همراه سود مشخصی پس بگیرند. در این مدل، حامیان نقش یک بانک کوچک را ایفا میکنند.

تامین مالی جمعی در مقایسه با سرمایهگذاری خطرپذیر
گاهی تامین مالی جمعی با روشهای دیگر اشتباه گرفته میشود. مثلا کرادفاندینگ با سرمایه گذاری خطر پذیر تفاوت اساسی دارد. سرمایهگذاری خطرپذیر شامل جذب سرمایه کلان از شرکتهای سرمایهگذاری متخصص است، در حالی که کرادفاندینگ بر جذب سرمایههای خرد از عموم مردم تکیه دارد. با این حال، این دو میتوانند مکمل یکدیگر باشند. یک کمپین کرادفاندینگ موفق میتواند ایده یک استارتاپ را در بازار اثبات کرده و آن را برای جذب سرمایه از VCها در مراحل بعدی، بسیار جذابتر کند.
بررسی مزایا و معایب سکوهای کرادفاندینگ
مانند هر ابزار دیگری، این پلتفرمها نیز دارای نقاط قوت و ضعف خود هستند که باید به دقت بررسی شوند.
مزیتهای سکوی مالی تامین جمعی برای کارآفرینان و شرکت های نوپا
- دسترسی به سرمایه: این پلتفرمها راهی جدید برای تامین مالی پروژههایی فراهم میکنند که شاید از طریق روشهای سنتی شانسی نداشته باشند.
- اعتبارسنجی بازار: یک کمپین موفق نشان میدهد که برای ایده یا محصول شما، تقاضای واقعی در بازار وجود دارد. این یک اعتبارسنجی ارزشمند پیش از تولید انبوه است.
- بازاریابی و ایجاد آگاهی: فرآیند کمپین به خودی خود یک ابزار بازاریابی قدرتمند است که محصول شما را به هزاران نفر معرفی میکند.
- ایجاد جامعه حامیان: افرادی که در کمپین شما مشارکت میکنند، به اولین مشتریان، طرفداران و سفیران برند شما تبدیل میشوند.
چه افرادی میتوانند در سکوی تامین مالی جمعی سرمایهگذاری کنند؟
یکی از بزرگترین جذابیتهای کرادفاندینگ، دموکراتیک بودن آن است. به طور کلی، هر فردی با داشتن حداقل سن قانونی میتواند در این پلتفرمها مشارکت کند. در مدلهای اهدا و پاداش، تقریبا هیچ محدودیتی وجود ندارد. در مدل مبتنی بر سهام، بسته به قوانین هر کشور، احتمالا محدودیتهایی برای سرمایهگذاران غیرحرفهای وجود داشته باشد تا از آنها در برابر ریسکهای بالا محافظت شود. در نهایت هدف اصلی همچنان دسترسی گسترده عموم مردم است.
چه مزیتهایی برای کارآفرینان و شرکتها در سکوی تامین مالی جمعی وجود دارد؟
علاوه بر موارد ذکر شده، کارآفرینان میتوانند بازخورد مستقیم و ارزشمندی از حامیان خود دریافت کرده و از آن برای بهبود محصول استفاده کنند. همچنین، در مقایسه با جذب سرمایه از VCها، معمولا کنترل بیشتری روی کسبوکار خود حفظ میکنند. این فرآیند به آنها کمک میکند تا داستانی جذاب پیرامون برند خود ساخته و ارتباطی عمیقتر با مخاطبان برقرار کنند.
در نهایت، بار دیگر به سوال سکوی تامین مالی جمعی چیست پاسخ دهیم. این سکو تنها یک ابزار مالی نیست. به زبان سادهتر، یک پدیده فرهنگی و اجتماعی است که قدرت را از نهادهای متمرکز مالی گرفته و به دست مردم میدهد. این پلتفرمها به ایدههای خلاقانه اجازه شکوفایی میدهند. همچنین به افراد عادی فرصت میدهند تا در ساختن آیندهای که به آن باور دارند، سهمی داشته باشند.